با ظاهر آرام نگاهت
با سادگی روی چو ماهت
هر لحظه درآیی تو به رنگی
شیطون بلا بس که زرنگی
در پشت لب آن خال خدایی که زیبا نشسته
در حسرت یک بوسهء شیرین چه دلها شکسته
فلفل نبین چه ریزه
بشکن ببین چه تیزه
فلفل نبین چه ریزه
بشکن ببین چه تیزه
خنده هایتعشوه هایت
برده از ما راحت و خواب
قطره قطرهذره ذره
دل به سینه می شود آب
تو همان چشمان سیه دیدی وز ناز نگه خبر نداری
تو آن رخساره و رو دیدی وز پیچش مو خبر نداری
فلفل نبین چه ریزه
بشکن ببین چه تیزه
فلفل نبین چه ریزه
بشکن ببین چه تیزه
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0